تاریخچه (دست اگر از تن بیفتد جنگ با دندان کنیم)
تاریخچه (دست اگر از تن بیفتد جنگ با دندان کنیم) در ادبیاب پارسی یک قطعه ادبی کهن وجود دارد : “دست اگر از تن بیفتد جنگ با دندان کنیم.” این قطعه ادبی ریشه ای بس که...
پهلوان دوران
پهلوان دوران سلام پهلوان وقتی نامه ی دلجویی همسر پهلوان وطنمو دیدم هم اشگ ریختم هم افرین گفتم به این بانوی فداکار حیفم اومد دلنوشته ی این بزرگوار را در وبلاگم قر...
حجب و حیاء
حجب و حیاء نَفـَس میـکِشَم در هوایِ مهـربانی هـایِ نابت مادر چند روزیه فکرم بد جوری بهم ریخته خدا روح همه ی مادران این سرزمینو رحمت کنه این مادر خدا بیامرز ما ...
ما عاشقان
ما عاشقان ما عاشقان خدمتیم ، نه تشنگان قدرت { شهید بهشتی ره } وقتی انقلاب خونین خمینی کبیر پیروز شد چه عاشقانه شعار میدادیم {نه شرقی ، نه غربی ،جمهوری اسلامی} { است...
جهنم!!؟؟؟؟
جهنم !!؟؟؟ یه دوستی دارم اسمش عبدالله هست خیلی بچه خوب ، مومن و بی ازاریه خودش هم لیسانس حقوق داره انصافا خانواده ی خوبی هم دارن همشون تحصیلکرده اما جز خواهر بزر...
نخبه!!!
نخبه دوست با معرفتی بود خیلی بهش علاقه داشتم از خانواده ی خیلی سطح پائینی بود از نظر مالی اما از نظر ادب و معرفت ائده ال بودند سه تا پسر و دوتا دختر داشت همشون ...
او خواهد امد!!!!!!!!!
او خواهد امد!!!!! ایا دیدی نام کوچه ای را شبانه برای دلخوشی پدر مادری داغداربنام شهیدشان بکنند اری دیدی ! اما بروی خود نمیاوری دیروز در خیابان زنی را دیدم که مان...
برو همون کشکتو بساب!!!
برو کشکتو بساب میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده ...
تهدید یک سردار ایرانی یعنی تهدید همه ی ایرانیان
تهدید یک سردار ایرانی یعنی تهدید همه ی ایرانیان الحد من تهديد قائد ايراني جميع الإيرانيين انشاالله معاون رئیس پلیس دبی این جوابو بخونه تا بفهمه با ایران...
فرشته
فرشته عصری بد جوری دلم گرفت زدم بیرون پیاده راه افتادم خیابان تختی را بطرف میدان امام از امام پیچیدم بطرف بوعلی چشمم خورد به مردی حدود همسن خودم تکیه داده بود ب...
از هرکس و هر چیز فقط قدیمیش
از هرکس و هرچیز فقط قدیمیش یادش بخیر در دهه پنجاه حقوقم ماهی 1250 تومان بود کرایه خونه هم 120 تومان زندگی خوبی داشتیم به معنویاتمون هم میرسیدیم/ جمعه شبا هم در مه...
پدر و پسر
پدر و پسر پدری با پسری گفت به قهر که تو آدم نشوی جان پدر حیف از آن عمر که ای بی سروپا در پی تربیتت کردم سر دل فرزند از این حرف شکست بی خبر از پدرش کرد سفر رنج بسیار کش...
داستان موش و گربه یا دلواپسان بدخیم
داستان موش و گربه یا دلواپسان بدخیم از قدیم میگن گربه هیچ موقع برای رضای خدا موش نمیگیره میگیره یا بخوره یا باهاش بازی کنه اقا که شما باشی وقتی بعضی از این دلواپسا...