۷ سال پیش
» طناب
ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی
طناب
مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود.
ابلیس را دید که با انواع طنابها به دوش درگذر است.
کنجکاو شد و پرسید: ای ابلیس، این طنابها برای چیست؟
جواب داد: برای اسارت آدمیزاد.
طنابهای نازک برای افراد ضعیف النفس و سست ایمان،
طناب های کلفت هم برای آنانی که دیر وسوسه می شوند.
سپس از کیسه ای طـنـاب های پـاره شـده را
بیرون ریخت و گفت:
اینها را هم انسان های باایمان که راضی به
رضای خدایند و اعتمادبه نفس داشتند، پاره کرده اند
و اسارت را نپذیرفتند.
مرد گفت طناب من کدام است ؟
ابلیس گفت: اگر کمکم کنی که این ریسمان های پاره
را گره زنم،
خطای تو را به حساب دیگران می گذارم ...
مرد قبول کرد .
ابلیس خنده کنان گفت :
عجب، با این ریسمان های پاره هم می شود
انسان هایی چون تو را به بندگی گرفت...!