» پند مادرانه

پند مادرانه

 


 

پند

 

 

زنی که از ازدست چشم چرانی های همسرش به ستوح آمده بود


درد دل نزد مادرشوهرش می برد


او که زن دانایی بود گفت :


من شب برای صرف شام به خانه شمامیام


ولی تو شام درست نکن.


مرد وقتی به خانه می اید


ازاینکه همسرش تدارکی ندیده عصبانی میشود


ولی مادر میگوید من امشب هوس نیمروهای توراکردم


وباخودتخم مرغ آورده ام


تا باهم بخوریم


پسر مشغول درست کردن نیمرومیشود


میگوید چراتخم مرغ ها را رنگ کردی؟؟؟


مادر گفت: زیباهستن؟


پسر گفت: آری


مادر گفت :داخلشان چطور است پسرگفت همه مثل هم.


مادر گفت: پسرم زن نیز همین طور است هرکدام ظاهری

بارنگ ولعاب ولی همه درونشان یکی است.


پس وقتی همه مثل همند


چرا خود وهمسرت را آزار میدهی؟؟؟


قدر داشته هایت رابدان.


وخودرادرگیر دیگران نکن.


ناگهان یکی از تخم مرغ ها دوزرده درامد !!!


و گند زد به پند حکیمانه ...

 



فرم ارسال نظر





  برترین وکیل   |   وکیل در شیراز  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله