۷ سال پیش
» پند مادرانه
پند مادرانه
زنی که از ازدست چشم چرانی های همسرش به ستوح آمده بود
من شب برای صرف شام به خانه شمامیام
ازاینکه همسرش تدارکی ندیده عصبانی میشود
ولی مادر میگوید من امشب هوس نیمروهای توراکردم
پسر مشغول درست کردن نیمرومیشود
میگوید چراتخم مرغ ها را رنگ کردی؟؟؟
مادر گفت :داخلشان چطور است پسرگفت همه مثل هم.
مادر گفت: پسرم زن نیز همین طور است هرکدام ظاهری
بارنگ ولعاب ولی همه درونشان یکی است.
چرا خود وهمسرت را آزار میدهی؟؟؟
ناگهان یکی از تخم مرغ ها دوزرده درامد !!!