وبلاگ زندگی عاشقانه
» إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ
بنام نامی همیشه مستدام یزدان تونا و الله مقتدر
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ
ساعت ده صبح لیستی بهم دادند که باید خرید میکردم
از خونه زدم بیرون دیدم کربلایی قدرت دم در نشسته
هی انگشتان دستشو بالا پائین میکنه
سلام دادم ، علیک گفت و صبح بخیر
گفتم کربلایی چیکار داری میکنی چرا انگشاتو بالا پائین
میکنی/ گفت اقا پویا الان یکساعته هر کاری میکنم این
پولای میلیاردی را که نابکاران دزدیدن بشمارم نمیتونم
تو میدونی سه هزار میلیارد چقدر میشه؟
خنده ام گرفت / گفتم والله از خدا پنهان نیست از شما چه
پنهان من ماهی یک میلیون حقوق میگیرم اونم میدم یکی
برام بشماره که کم نداده باشن اخه به این جماعت نمیشه
اعتماد کرد / حالا از من میپرسی سه هزار میلیارد چقدر میشه؟
گفت اگه قدرت داشتم میرفتم خرخرشونو می جویدم
تا بفهمن مال مردم خوری چه عذابی داره
گفت راستی اقا پویا چرا اینا را کارشون ندارن اما یه بنده خدایی
هزار تومن بخاطر نداری بدزده شلاقش میزنن؟
گفتم اینم نمیدونم چون من بساسیت کاری ندارم
اینا هم کارشون نکنن این دنیا دار مکافاته حتما بسزای
اعمالشون میرسن
گفت ای بابا دلت خوشه ، من از خودم از زن
بچه ام شرمنده ام تازه اینا
میخوان بسزای اعمالشون برسن /
پس حق من و بچه هام چی میشه
گفتم کربلایی تو خودت انسان با ایمانی هستی
توکلت بخدا باشه نه به بندگان
سنگ دل و عاشقان زر و زور ، خدا خودش
حتما گره کارتو باز میکنه
بلند شد یه اهی کشید که خدایی من ترسیدم
گفت راست میگی توکل بخدا
و توکل به مولایم حسین / خدا حافظی کرد رفت تو خونه
من موندم با افکار پریشانی که من و همنوعانم دچار شدیم
اما چون همیشه امیدوار به
کسی هستیم که بی منت روزی رسانه
به خودم نهیب زدم که پویا نکنه شیطان لعین دلتو سیاه کنه
چون:
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ
الذاريات 58
چون
